خنده بازار

آخرین سخنم

 

با سلام وخداحافظی

خداحافظ ای دوستای لوکسی و خداحافظ ای دوستایخوبم که منو تنها نمیگذاشتید و نمیگذارید.

با معذرت فراوان که چند ماهی پیش شما دوستای خوبم نخواهم بود ولی شما ها رو فراموش نخواهم کرد مخصوصا تو رو که نمیتونم اسمتو ببرم...

میدونم که راضی نیستید از این وبلاگ من ،ولی من که از تمامی شما دوستام راضی راضی هستم مخصوصا از شما لوکسی ها

ایشالله که بعد از جند ماه با خبرای خوشی خواهم برگشت.

             خـ د ا حـ ا فـ ظ

باتشکر :  saeed ali

ارسال در تاريخ سه شنبه 25 مهر 1398برچسب:, توسط saeed ali

 

اس ام اس اتل متل...

اتل متل باقالی

مثل خودم باحالی

یه بوس برات میفرستم

با طعم پرتقالی

اتل متل ستاره

گلم دوستم نداره

نه اس ام اس میده نه زنگ

دلم شده براش تنگ



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ دو شنبه 24 مهر 1398برچسب:اس ام اس, اتل متل, توسط saeed ali

روزگار

روزگاریست که همه عرض بدن میخواهند

همه از دوست چشم ودهن میخواهند

 

دیو هستند ولی مثل پری میپوشند

گرگ هایی که لباس پدری میپوشند

 

آنچه دیدند به مقیاس نظر میسنجند

عشق را همه با دورکمر میسنجند

 

خوب طبیعی است که یک روزه به پایان برسد

عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ دو شنبه 24 مهر 1398برچسب:مطالب جالب و خواندنی,روزگار, توسط saeed ali

                                                    گفتگو با خدا 2                       

 

خدایا ،گفتم خسته ام گفتی :لاتَقنَطوا مِن رَّحمَةِ اللهِ... {از رحمت خدا ناامید نشوید.} زمر 53

گفتم کسی نمی دونه توقلبم چی میگذره،گفتی:اِن...بین المَرء وَقبلة...{خدا حائل است میان قلبها.} انفال26

گفتم کسی را ندارم،گفتی:نحن أقربُ الیه من حبل الورید {ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم.} ق16

گفتم ولی انگاراصلاٌ منو فراموش کرده ای،گفتی:فاذکرنی اذکرکم...{منو یاد کنید تا به یاد شما باشم.}بقره/  152

 

ارسال در تاريخ یک شنبه 23 مهر 1398برچسب:حرف های دل,گفتگو با خدا 2, توسط saeed ali

منو اینطور به یادت بیار

به ماه که نگاه میکنی به یاد یه دل روشن بیفت

به گل که نگاه میکنی به یادم بیفت که بعد رفتنت پر پر شدم

به خورشید که نگاه میکنی به یاد گرمایه تنم بیفت

به ابر نگاه میکنی به یاد خودت بیفت چه زود از زندگیم رفتی

به ساعت نگاه میکنی به یاد کسی بیفت که همیشه منتظرته

به درخت نگاه میکنی به یاد بچه ای بیفت که با دوست داشتنت رشد کرد

به ساختمون نیمه کاره نگاه میکنی به یاد عشق ناتمومون بیفت

به عشق جدیدت که نگاه میکنی به یاد کسی بیفت که هنوز به خاطرت تنها مونده

خلاصه به هرجا که نگاه میکنی به یاد کسی بیفت که همیشه دوست داشت

دروغ بلد نیست

.

.

.

.

.

.

.

.

هنوزم دوست داره

 

 

ارسال در تاريخ شنبه 22 مهر 1398برچسب:مطالب جالب و خواندنی,منو اینطور به یادت بیار, توسط saeed ali

 

پایان.........

از هیاهوی واژه ها خسته ام
من سکوتم را
از اوراق سپید آموخته ام.
آیا سکوت
روشن ترین, واژه ها نیست؟
همیشه در خلوت
مرگ را مجسم دیده ام
آیا مرگ
خونسرد ترین, واژه ها نیست؟
تا چشم گشودم
از چشم زندگی افتادم.
شبی- شاید امشب-
زیر نور یک واژه خواهم نشست
و هم زمان
پایان آخرین برگ خاطراتم
خواهم نوشت:
پایان
ارسال در تاريخ جمعه 21 مهر 1398برچسب:حرف دل,پایان,,,, توسط saeed ali

 

 

 

 

وقتی بدنیا می ایم سیاه هستم, وقتی رشد میکنم سیاه هستم

وقتی زیر افتاب باشم سیاه هستم, وقتی میترسم سیاه هستم

وقتی سردم میشود سیاه هستم؛ وقتی مریض میشوم سیاه هستم

وقتی میمیرم هنوز سیاه هستم

 

اما تو دوست سفید پوست من:

وقتی بدنیا می ایی صورتی هستی, وقتی رشد میکنی سفید می شوی

وقتی زیر افتاب میروی سرخ می شوی,وقتی می ترسی زرد می شوی

وقتی سردت میشود ابی می شوی, وقتی مریض می شوی سبز می شوی

وقتی میمیری خاکستری می شوی

ان وقت تو به من میگویی رنگین پوست؟.....

حالا بیاین بگین که سفید پوستان کیف میکنند وسیاه پوستان همیشه عذاب میکشند.

(به دوستای گل سفید پوستمون اصلا بر نخوره این مطالب بدون هیچ توهین و قصدی نوشته ام. )

برگرفته از :      http://saratanzadeh.blogfa.com

ارسال در تاريخ جمعه 21 مهر 1398برچسب:حرف دل,دلنوشته ی یک سیاه پوست به دوست سفید پوست خود, توسط saeed ali

دماغ عمل کرده

 

اگه مثل کلنگه
مثل لوله تفنگه
با خوشگلی‌ت می‌جنگه
طبیعیه، قشنگه
نگو که این یه درده
دماغ عمل نکرده 

*****************شعر طنز***************** 

اگر که مثل فیله
و یا از این قبیله
روی نوکش زیگیله



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ چهار شنبه 19 مهر 1398برچسب:مطالب جالب و خواندنی, دماغ عمل کرده, توسط saeed ali

چه دردیست...


چه دردی است در میان جمع بودن

ولی درگوشه ای تنها نشستن

برای دیگران چون کوه بودن

ولی در چشم خود آرام شکستن

برای هر لبی شعری سرودن

ولی لبهای خود همواره بستن

به رسم دوستی دستی فشردن

ولی با هر سخن قلبی شکستن

به نزد عاشقان چون سنگ خاموش

ولی در بطن خود غوغا نشستن

به غربت دوستان بر خاک سپردن

ولی در دل امید به خانه بستن

به من هر دم نوای دل زند بانگ

 

چه خوش باشد از این غمخانه رستن...

ارسال در تاريخ سه شنبه 18 مهر 1398برچسب:, توسط saeed ali

                                                       بدون تو هرگز

بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.                   

* اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.  



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ سه شنبه 18 مهر 1398برچسب:خدا, توسط saeed ali

                             چرا میگن بچه ننه نمیگن بچه بابا؟

مامان
- بله ؟
- من می خوام به دنیا بیام …
- باشه .
- مامان
- بله ؟
- من شیر می خوام
- باشه
- مامان
- بله ؟
- من جیش دارم
- خ



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 8 مهر 1398برچسب:مطالب جالب و خواندنی, چرا میگن بچه ننه نمیگن بچه بابا؟ , توسط saeed ali

                                       آدمی دو قلب دارد

 

آدمی دو قلب دارد قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حظورش بی خبر.
قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد
همان که گاهی می شکند



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 6 مهر 1398برچسب:, توسط saeed ali

در رفاقت رسم ما جان دادن است / هر قدم را صد قدم پس دادن است

هرکه بر ما تب کند جان میدهیم / ناز او را هرچه باشد میخریم . . .

 

.

.

.

ما شقایق های باران خورده ایم / سیلی نا حق فراوان خورده ایم

ساقه احساسمان خشکیده است / زخم ها از باد و طوفان خورده ایم

.

.

.

سرافرازم نمی سازی به دشنامی و پیغامی...



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 4 مهر 1398برچسب:اس ام اس,اس ام اس رفاقتی, توسط saeed ali

 درمان شگفت انگیز

در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمی‌رود.

پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد، اما دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به باسنش بزند و هر چه به دختر میگویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که میکند محرم بیمارش است، اما دختر زیر بار نمی رود و نمی‌گذارد کسی دست به باسنش بزند.

به ناچار دختر هر روز ضعیف تر و ناتوان‌تر میشود.

تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش میکند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم...

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 3 مهر 1398برچسب:مطالب جالب و خواندنی, درمان شگفت انگیز, توسط saeed ali

                                                           پرسپولیس و فولاد

واسه بازی پرسپولیس و فولاد رفته بودم استادیوم ، آخرای بازی بود که یکی از دوربینهای صدا سیما زوم کرده بود روی من بیچاره و داشت زنده ، تصویرم رو پخش میکرد!!
من از خدا بی خبر هم



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 2 مهر 1398برچسب:صحنه ی جالب از بازی پرسپولیس و فولاد, توسط saeed ali

 

                                                        گفتگو باخدا 1

گفتم:خدایا از همه دلگیرم!!!

گفت:حتی از من؟

گفتم:خدایا دلم را ربودند!!!
گفت:..



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 25 شهريور 1398برچسب:حرف های دل,گفتگو با خدا 1, توسط saeed ali

کسی دوستم ندارد

گفت : کسی دوستم ندارد. می دانی چقدر سخت است این که کسی دوستت نداشته باشد؟

تو برای دوست داشتن بود که...



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 25 شهريور 1398برچسب:کسی دوستم نداره, توسط saeed ali

دردِ دل یه دانشجو با دوستش

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد .
به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 25 شهريور 1398برچسب:الف مثل عبرت,, توسط saeed ali

                                                            اس ام اس تنهایی

چه سخت است تشییع عشق روی شانه های فراموشی، وقتی می دانی پنج شنبه ای...



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 25 شهريور 1398برچسب:اس ام اس,اس ام اس تنهایی1, توسط saeed ali

 

                                                      اس ام اس خنده دار و سرکاری

میتونی تصور کنی با هم لب دریا نشستیم؟ میتونی تصورش رو بکنی که با هم به یه سفر طولانی میریم از جنگل تا دریا.؟ میتونی تصور کنی که تو یه شب بارونی شونه به شونه هم قدم بزنیم؟ همه اینا رو هم که بتونی تصور کنی نمیتونی تصور کنی که آشپزی با تک ماکارون چقدر راحته

 

#########اس ام اس خنده دار و سرکاری #########

 

به یارو میگن طاقت شنیدن خبر بد داری ؟

میگه آره...



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 25 شهريور 1398برچسب:اس ام اس,اس ام اس سرکاری1, توسط saeed ali

                                                          اس ام اس عاشقانه

 

 از من پرسید عشق چیست ؟ گفتم : عطش  گفت: آنرا دیده ای ؟  گفتم نه در آن سوخته ام

 ♥♥♥♥♥♥♥♥اس ام اس عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه وقتی گریه می کنی ...



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 25 شهريور 1398برچسب:اس ام اس,اس ام اس عاشقانه1, توسط saeed ali

                                 جوک های باحال سری1

غضنفر همش دعا می کرده بچه دار شه یه شب جبرئیل میاد تو خوابش

میگه عوض این همه دعا برو زن بگیر!!!

 ♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠                                          

غضنفر بعد از2سال ازسربازی برمیگرده،تو کوچه داداشش رو می بینه

 که ریشش بلند شده و خیلی ناراحته،ازش می پرسه چی شده؟؟؟...


 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 25 شهريور 1398برچسب:جوک,جوک باحال سری 1, توسط saeed ali
ارسال در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:مطالب جالب و خواندنی,لیست تلفن, توسط saeed ali

اجازه

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: ببخشید آقا! من می‌تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد.

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری... خجالت نمی‌کشی؟

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش‌های مرد عصبی شود و واکنشی نشان دهد، همان طور مودبانه و متین ادامه داد.

خیلی عذر می‌خوام، فکر نمی‌کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه می‌کنن و لذت می‌برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم.

مرد خشکش زد... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد...

 

از وبلاگ پسرك چوپان

 

ارسال در تاريخ شنبه 22 مهر 1391برچسب:مطالب جالب و خواندنی,اجازه گرفتن جوان دانا, توسط saeed ali

ارسال در تاريخ جمعه 21 مهر 1391برچسب:حرف دل,چرا؟؟؟, توسط saeed ali

                                                    

                                                      

                                                              کعبه ی مخفی

 

عشق چون آید برد هوش دل فرزانه را

                                                                          دزد دانا می کُشد اود چراغ خانه را


آنچه ما کردیم هیچ نابینا با خود نکرد

                                                                          درمیان خانه گم کردیم صاحب خانه را

                                                                  ***

برو طواف دلی کن که کعبه ی مخفی است                     

                                                                          که آن،خلیل بنا کرد و این خدا خود ساخت

                                                                               

                                                                                                       شعری از زیب النّسا

ارسال در تاريخ جمعه 21 مهر 1391برچسب:حرف دل,کعبه ی مخفی, توسط saeed ali

                                     ای کاش میدانست...

سلام به همه ی دوستایی که دوست صمیمی شون روکه خیلی دوست دارند ولی حیف که اون دوست، دوستش نداره

دوستان این اولین نوشته ای است که از اول تا آخرش رو خودم نوشتم

 هر وقت این موضوع دوست به یادم می افتد ماجرای،<یکی بود یکی نبود وقتی اون یکی بود این یکی نبود و وقتی لین یکی بود اون یکی نبود>یادم می افته و خیلی ناراحتم میکنه



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:مطالب جالب و خواندنی, ای کاش میدانست,,,, توسط saeed ali

                                                       ضد حال یعنی...
 
ضدحال يعنی وقتی منتظر فيلم مورد علاقت هستی برق بره!
ضدحال يعنی بعد از کلی مصيبت که بابات برات موبايل ثبت نام کرده همه سيمکارتا بياد جز مال تو!
ضدحال يعنی يه جلسه سر کلاس نری فقط همون يه جلسه استاد حضور غياب کنه!
ضدحال يعنی با شکم گرسنه بری تو صف ژتون...



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 5 مهر 1391برچسب:مطالب جالب و خواندنی,ضد خال یعنی, توسط saeed ali

                                           زنگ شاد

تلویزیون داره میگه : جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ...

یهو مامانم برگشته میگه : مسیرشون مشخصه دیگه ...

اینترنت .. آشپزخونه...

اینترنت... دستشویی...

اینترنت...  تخت خواب ...!!!

غضنفر می ره عیادت مادرزنش. می پرسه “بهتری؟”

مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”

                             غضنفر می گه: “انشاالله اون هم قطع می شه!”



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 1 مهر 1391برچسب:مطالب جالب و خواندنی,زنگ شادی, توسط saeed ali

اگر خودکار بهت بدن که اندازه یه جمله جوهر داشته باشه

چی باهاش مینوشتی ؟

.

.

.

 

اگر یک روزی قرار باشه که دیگه منو نبینی

آخرین حرفی که بهم میزنی چیه ؟

فقط یک جمله باشه...



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:اس ام اس,اس ام اس معمایی, توسط saeed ali

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد